golesenjed

امام زمان علیه السلام در کتب اهل تسنن ووهابیت

شیخ حَمّود التویجری که از بزرگان وهابیت و سلفیت می باشد در کتاب خود تحت عنوان الإحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر می نویسد:

أما القول بأنها متواترة فقد صرح به غير واحد من العلماء

« این سخن که روایات حول مهدی منتظر متواتر است را چندین و چند نفر از علما ذکر کرده اند.»1

امام إدریسی کتّانی که از بزرگان اهل تسنن می باشد، در کتاب نظم متناثر می گوید:

قد نقل غير واحد عن الحافظ السخاوی أنها متواترة
« چند تن از سخاوی نقل کرده اند که روایات در این باب متواتر است. »2

نیز آمده است:
عن أبي الحسين الآبری في مناقب الشافعي قال: تواترت الأخبار أن المهدی من هذه الأمة، وأن عيسى یصلي خلفه

«ازابي الحسين الآبری در کتاب مناقب الشافعي نقل است که گفت: اخبار متواتر داریم مبني بر اینکه مهدی از این امت است وعيسي پشت سروی نمازخواهد خواند.»3

سفارینی حنبلی که مورد احترام سلفیة و وهابیة است اصل ایمان به مهدویت را از ضروریات مذهب اهل تسنن یاد کرده آنرا از ویژگی های یک مسلمان سنی نام می برد:

فالإیمان بخروج المهدی واجب کما هو مقرر عند أهل العلم، ومدون في عقائد أهل السنة والجماعة.

« پس ایمان بخروج مهدی واجب است؛ همانطور که نزد اهل علم بر آن تأکيد شده و جزو عقاید اهل سنت و جماعت تدوین گشته است. »4

قرطبی مفسر شهیر اهل تسنن دررابطه باحضرت مهدی عجل الله فرجه می نویسد:

الأخبار الصحاح قد تواترت على أن المهدی من عترة رسول الله صلى الله عليه وسلم فلا یجوز حمله على عيسى.

« روایات صحيح به صورت متواتر نقل شده است که مهدی عليه السلام از نسل رسول خدا صلي الله عليه وآله است؛ پس جایز نيست که آن را بر عيسي عليه السلام حمل کنيم. »5

أبو عبد الله شوکانی که از اعاظم عامه در اعتقاد و تفسیر است، اعتقاد دارد روایات مهدویت فوق متواتر است:

الأحادیث الواردة في المهدی التي أمکن الوقوف عليها منها خمسون حدیثا في الصحيح والحسن والضعيف المنجبر وهي متواترة بلا شك ولا شبهة بل یصدق وصف التواتر على ما دونها

« احادیث مربوط بحضرت مهدی عليه السلام که امکان دسترسي به آنها وجود دارد، پنجاه روایت است.

برخي از آنها صحيح، برخي حسن و تعدادی ضعيف است که ضعف آنها قبل جبران است. بدون شك و تردید این روایات متواتر است. بلکه گاهي به روایتي که کمتر از روایات مهدویت بوده، متواتر گفته شده است.»6

محمد البرزنجی الشافعی طبق نقل شیخ حمّود التویجری نقلاً از کتاب الإشاعة می گوید:

أحادیث وجود المهدی وخروجه آخر الزمان، وأنه من عترة رسول الله - صلى الله عليه وسلم - من ولد فاطمة -رضي الله عنها- بلغت حد التواتر المعنوی، فلا معنى لإنکارها

« احادیث وجود حضرت مهدی وخروج وی در آخر الزمان و اینکه وی از عترت نبي اکرم و از فرزندان حضرت زهراء عليها السلام است به تواتر معنوی رسيده است و انکارش معنایي ندارد. »7

جالب که ابن باز بزرگ مفتی وهابیت نیز از قافله عقب نمانده و طبق نطقی که از او در سایتش مکتوب گردیده، وی نیز احادیث مهدویت را از اخبار متواتر نقل شده از نبی اکرم دانسته است:

فأمر المهدی أمر معلوم والأحادیث فيه مستفيضة بل متواترة متعاضدة، وقد حکى غير واحد من أهل العلم: تواترها، کما حکاه الأستاذ في هذه المحاضرة، وهي متواترة تواترا معنویا لکثرة طرقها واختلاف مخارجها وصحابتها ورواتها وألفاظها،
فهي بحق تدل على أن هذا الشخص الموعود به أمره ثابت وخروجه حق.

« مسأله مهدویت، یك مسأله قطعي است و احادیث در این زمينه مستفيضه و بلکه متواتره است و همدیگر را تقویت ميکند. چندین نفر از اهل علم تواتر آن را بازگو کرده اند
این روایات متواتر معنوی است؛ زیرا طرق آن بسيار زیاد؛ ناقلين از صحابه ودیگران فراوان و با الفاظ متعدد نقل شده است؛ پس به درستي دلالت ميکنند که آمدن این شخصِ موعود، قطعي و خروج او حق است. »8

فلذا دیده می شود که اهل تسنن و حتی وهابیت پا به پای شیعیان مولا علی علیه السلام و به پیروی از آنان، اعتقاد به مهدویت را یک اعتقاد نبوی و غیر قابل انکار و واجب
دانسته اند زیرا نبی اکرم صلی الله علیه وآله تا توانسته این أمر مهم را تبلیغ کرده است

منابع :
1الاحتجَاج بالأثر-ج-1ص -43الرئاسة العامة لإدارات البحوث العلمیة والإفتاء والدعوة والإرشاد، الریاض - المملکة العربیة السعودیة
2همان
3همان
4همان
5الجامع لأحکام القرآن-ج-8ص -122دار الشعب –
6نظم المتناثر من الحدیث المتواتر-محمد الکتانی-ج-1ص -227دار الکتب السلفیة - مصر
7الاحتجَاج بالأثر-ج-1ص -44الرئاسة العامة لإدارات البحوث العلمیة والإفتاء والدعوة والإرشاد، الریاض

شعر بدون نقطه درفراق حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف)

گلی گم کرده ام ای حیّ دادار????
که دارد عطر روی آل اطهار????
هوای وصل او دارم همه عمر????
دم گورم، الهی همرهم دار????
ره وصل گل روی مرادم????
که راه‌مرگ مارا کرده هموار????
در آورده دمارِ عمر ما را????
که‌وصل روی او را دارم اصرار????
سرآمد عمرم اَر آواره‌‌گی ها????
ولی دارم هوای کوی دلدار????
ألا ای مصــــــلحِ اولادِ آدم????
رسی کی دادِ دلهای هوادار????
گرامی گوهری گم کرده دارم????
که او هم در دلم دارد سر کار????
دوصد سال ار دهد عمرم همه درد????
رود در ســـر مرا همــــواره مســـمار????
هوای کوی او دارم مکرر????
مگر در راه او گردم در آوار????
رها کردی مرا آواره گردم????
که گردد کم همی آمار و طومار????
که عمری سائل کوی مرادم????
مرادم، کی دهی سردار احرار????
گره دارد امور اهل عالم????
که سرها می رود محروم در دار????
رسد کی دادرس، دادِ دلِ ما????
عدو همواره می گردد طمع کار????
الهی عالماً در راهِ اسلام????
همه آماده اما کو علمدار????

عاقبت غیبت و لکه دار کردن آبروی مردم

پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم:

مَرَرْتُ لَیلَةَ أُسْرِیَ بِی عَلَی قَوْمٍ یخْمِشُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَظَفِارِهِمْ. فَقُلْتُ یا جَبْرائِیلُ مَنْ هَؤُلَاءِ؟ قَالَ هَؤُلَاءِالَّذِینَ یغْتَابُونَ النَّاسَ وَیقَعُونَ فِی‌اَعْراضِهِم.

در شب معراج برقومی گذر کردم که با ناخن‌های خود صورت‌هایشان را می‌خراشیدند. از جبرائیل حال آنها را جویا شدم، گفت: اینان کسانی هستند که غیبت مردم را می‌کردند و حیثیت و آبروی آنها را لکّه‌دار می‌ساختند.

منبع :
مستدرک، ج ۹، ص ۱۱۹.

نام مرا از لیست فقرا خط نزنید؟!

يکى از عوامل اساسى سربلندی انسان در اجتماع، قناعت است زیرا انسان دنیا پرست برای بدست آوردن آن دست به ذلت و خواری می زند و این حرص و طمع پایانی ندارد مگر اینکه انسان قناعت پیشه کند.

آیه: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ حدید/20
و زندگانى اين جهان جز متاعى فريبنده نيست.

حکایت ؛ شیخ مرتضی انصاری با آن همه وجوهات شرعیه که در اختیارش بود با کمال فقر و قناعت زندگی می‏کرد و نمونه بارز دنیا گریزی بود.
روزی تجار شهر بغداد مبلغ زیادی پول تهیه کرده خدمت شیخ اعظم آورده و عرض کردند این پول از وجوه شرعیه نیست که شما در صرف کردن آن احتیاط کنید، بلکه از مال حلال کسب و کار ماست که با رضایت خاطر به شما تقدیم می کنیم تا شما در زندگی خود توسعه بدهید و مقداری در رفاه باشید و دغدغه ای جزء تربیت طلاب علوم دینی نداشته باشید.
اما شیخ بازهم قبول نکرد و فرمود: حیف است، عمری را به فقر گذرانیده‏ام در این اواخر خود را غنی کنم و نام من از طومار فقرا محو و در آخرت از مقام آنها باز بمانم.1

خلعت دنیا زیاد از خویشتن درد سر است
آنچه می آید زیاد از آستین، چین می شود2

پی نوشت :
1با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
2عطار

اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم

منشأ نفوذ ابليس به قلب و نفس انسان از كجاست؟

1⃣ وجود بستر و زمينه مناسب (در انسان) جهت نفوذ شيطان كه همانا تعلّق نفس به دنيا و زخارف دنيا اعمّ از رياسات و منافع شخصيّه، حبّ به ذات، جلب منافع بدون حدّ و حصر، تعدّى به حريم ديگران … زمينه و ظرف مناسب براى رسوخ و نفوذ شيطان به نحو اكمل و اوفى فراهم و مهيّا مى ‏شود.

2⃣ اشراف كلّى و احاطه وجودى و علم و اطّلاع وسيع شيطان نسبت به انسان و صفات و ملكات و تمام شراشر وجودى او كه موجب تدبير احسن و يافتن راه و حيله كارسازتر در ورود به حريم او و اغواء و اضلال او در هر مرتبه و مرحله از مراتب وجودى و مراحل استكمالى بشر مى‏باشد. و از اين قاعده هيچ فردى چه جاهل، چه عالم، چه مقلّد و چه فقيه و چه مجتهد، چه عامى و چه سالك، چه مرد و يا زن، پير و يا جوان، هيچكس و هيچكس مستثنى نخواهد بود.

منبع :
اسرار ملكوت،ج‏2،ص‏60.
آيت الله حاج سيد محمد محسن حسينى طهرانى

اللهم صل علی محمد و آل محمد