منشاء نفوذ شیطان به قلب و نفس انسان از کجاست ؟

منشأ نفوذ ابليس به قلب و نفس انسان از كجاست؟

1⃣ وجود بستر و زمينه مناسب (در انسان) جهت نفوذ شيطان كه همانا تعلّق نفس به دنيا و زخارف دنيا اعمّ از رياسات و منافع شخصيّه، حبّ به ذات، جلب منافع بدون حدّ و حصر، تعدّى به حريم ديگران … زمينه و ظرف مناسب براى رسوخ و نفوذ شيطان به نحو اكمل و اوفى فراهم و مهيّا مى ‏شود.

2⃣ اشراف كلّى و احاطه وجودى و علم و اطّلاع وسيع شيطان نسبت به انسان و صفات و ملكات و تمام شراشر وجودى او كه موجب تدبير احسن و يافتن راه و حيله كارسازتر در ورود به حريم او و اغواء و اضلال او در هر مرتبه و مرحله از مراتب وجودى و مراحل استكمالى بشر مى‏باشد. و از اين قاعده هيچ فردى چه جاهل، چه عالم، چه مقلّد و چه فقيه و چه مجتهد، چه عامى و چه سالك، چه مرد و يا زن، پير و يا جوان، هيچكس و هيچكس مستثنى نخواهد بود.

منبع :
اسرار ملكوت،ج‏2،ص‏60.
آيت الله حاج سيد محمد محسن حسينى طهرانى

اللهم صل علی محمد و آل محمد

درسهایی از شگفتیهای آفرینش


درس هایی از شگفتی های آفرینش

داستان خلقت انسان عجیب و عجیب تر نیست؟! هنگامی که در آیات آفاقیه حضرت رب العزه فکر میکند هیچگاه مانند تفکر در جنین و طفل در شکم مادر اینقدر دچار تحیر و سرگشتگی نمی شود. انسان اصلش از نطفه است. بعد عَلقه میشود و پس از آن مُضغه و سپس استخوان، و گوشتی هم بر روی آن می پوشد و این دورانی که جنین در رحم مادر طی میکند تا تبدیل به انسان کامل میگردد و نَفَس می کشد و دارای شعور و عقل می شود و پا به دنیا میگذارد، چه خبرها هست! و پس از آنکه به دنیا قدم گذاشت و به گفتگو پرداخت و فریاد أنا رَجُلٌ او بلند شد، این تحولات و تطورات بقدری عجیب و غریب است که همینکه انسان بخواهد تفکر کند و در مدارج و معارج صعودی و تکاملی این نطفه تدبر نماید عقلش می ایستد و زبانش لال می شود. خلقت همه موجودات عجیب است ولیکن تعجب در طی مراحلِ تکاملی نطفه بسیار است.
در چند مورد که خداوند در قرآن کریم داستان جنین انسان را بیان میکند، با بزرگی و عظمت یاد میکند؛ و در یک جا میفرماید: «فَتَبَارَکَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـ’لِقِینَ؛ پس پرخیر و پاینده است خدایی که بهترین آفرینندگان است» (مؤمنون/ 14). خودش به خودش میگوید: بَه بَه از این خدا! مبارک باد آن دستی که چنین آفریده است؛ پربرکت باد و پربرکت است آن پروردگاری که بهترین خلقت کنندگان است. و واقعاً پربرکت و پرجود است چنین دستی که چنین می آفریند. نطفه، یک ذره غیر مرئی به چشم غیر مسلح است، که نه عقل دارد و نه شعور، و نه دست دارد و نه پا، و نه سائر اعضاء و جوارح. این مبدأ آفرینش انسان است. یک قطره از نطفه چون به میلیونها ذره قسمت گردد، یک ذره نادیدنی آن نطفه است؛ یعنی هیچ. از آن هیچ خداوند چشم می آفریند، گوش می آفریند، قلب و کبد و ریه و کلیه و رگ و پی درست میکند، استخوان و غضروف و ماهیچه و عصب می آفریند؛ هر دست پنج انگشت و هر انگشت هم بندهائی دارد، تمام اینها عَصَب دارند و تمام اعصاب متصل به مغز است، عصب حس هست، عصب حرکت هست، یک جا عصب حرکت هست و عصب احساس نیست؛ روده انسان حرکت دارد ولی حس ندارد، معده و قلب و کلیه حرکت دارند ولی حس ندارند یعنی احساسشان ضعیف است.
پیوسته کلیه ما و معده ما در حرکت است، ولی ما آن حرکت را احساس نمی کنیم؛ اینها عجائبی است. اینها همه چطور از یک ذره اسپرم درست شد؟! اسپرمی که آنقدر ریز است که به چشم دیده نمی شود. آن ذره ای که باید زیر دستگاه های بزرگ کننده و ذره بین های قوی قرار دهند تا قابل دیدن باشد؛ و با این حال یک ذره بسیطی است که بهیچوجه من الوجوه در آن این اعضاء گرچه به عنوان اندماج دیده نمی شود.
این نطفه در جوهره و کینونت خود چگونه حرکت دارد و با چه سرعت عجیبی خود را تغییر و تحویل میدهد؟ و در هر آن به جلو می آید؛ به صورت خون بسته شده، و پس از آن به صورت موجود محکم تری به مثابه گوشت جویده شده درمی آید. و بعداً چند نقطه به صورت خالهائی در آن پیدا می شود که میگویند: این نقطه ها و خال ها همان مغز و کبد و قلب است؛ و سپس به سرعت نیز رو بطرف تکامل خویش در حرکت است. و در اینحال اگر انسان این خال ها را ببیند، نمی تواند بفهمد که چشم است و قلب است. عیناً مانند اینکه شما با مِدادی به روی کاغذی چند خال بگذارید؛ آیا می شود گفت که این خال ها چشم است، و قلب و کبد است؟ می شود گفت این بطن راست، و آن بطن چپ قلب است؟ این دهلیز قلب است؟ این دهانه قلب است؟ مُخ چیست؟ چه خبرها هست! قوه حافظه، قوه متفکره، قوه متخیله، قوه واهمه، حس مشترک؛ هر کدام از اینها چه دستگاههائی را دارند؟ چه نوارهائی را دارند؟ نوارهای مغزی انسان چقدر طولانی است؟! اینها از کجا درست شده اند؟ ما ظاهرش را مشاهده می کنیم و متحیر و مبهوت و گنگ و لال از صنع پروردگار متعال میگردیم، و عقلمان می ایستد و از تفکر می ماند؛ اگر باطنش را پی ببریم دیگر هیچ. اینها همه از آن ذره غیر مرئی بود: «سُبحانَ الخالِقِ العَظیمِ الحَکیم؛ منزه است خالق بزرگ حکیم».

منـابـع

سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 5- ص 261-258

کشف یک اشتباه در قرآن !!!؟؟؟

‍ ‌
کشف یک اشتباه در قرآن ؟؟؟!!!

تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند!
لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این آیه رسیدند که در مورد داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای لشکر حضرت سلیمان را میبیند به سایر مورچه ها میگوید:
پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکنند (لایحطمنکم)
در حالی که:
این کلمه در زبان عربی فقط در مورد خرد شدن شیشه به کار میرود اما مورچه ها آن را درباره ی خود بکار برده اند!
پس این اشکالی است که میتوان به متن قرآن گرفت!
بعد از آن یک دانشمند استرالیایی در تحقیقات علمی خود کشف کرد که:
بیش از 75 درصد از غشای خارجی بدن مورچه ها را شیشه تشکیل میدهد!
و با کشف این معجزه ی قرآن بلافاصله به اسلام ایمان آورد و مسلمان شدنش را اعلام نمود.

خداوند در سوره “تین” (انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دین‌پژوه می‌گویند، احتمالاً علت آن است که انجیر یکی از میوه‌های همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامین‌ها دارد؛ لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است.
اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است.
قصه از اینجا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم در مغز انسان و حیوانات تولید می‌شود. این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون و مسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و باز تولیدش بعد از ۶۰ سالگی تعطیل می‌شود.
ژاپنی‌ها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. یعنی ۷ زیتون و ۱ انجیر!
بعد از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامه‌ای به این تیم تحقیقاتی می‌نویسد و اعلام می‌کند که در قرآن، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده!
نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار در قرآن آمده است!

بنازید به این معجزه جاوید و همیشه زنده و بیاییم کمتر بگذاریم قرآن در خانه ها خاک بخورد. ما در قبال قرآن مسئولیم و متاسفانه نسبت به این هدیه ی خداوند خیلی کم لطفیم! .

آمارهای تقریبی از وضعیت مردم کره زمین

دوستان آسمونی آمارهاى زیر که تقریبی هستند ، وضعیت کره زمین را نشان می‌دهند، آمارهایى که حتماً براى شما هم جالب هستند:

حتما تا انتها بخوانید.

تقریبا 57 درصد آسیایی 21 درصد اروپایی 14 درصد آمریکایی (شمالی و جنوبی) و 8 درصد آفریقایی

70 درصد مردمان روی کره زمین رنگین پوست هستند. از جمعیت روی زمین 52 درصد زنان و 48 درصد را مردان تشکیل میدهند.

از لحاظ در آمد : 6٪ مردم، صاحب 59 ٪ از تمام ثروت جهان هستند و همگى آن‌ها نیز آمریکایى هستند.

از نظر شرایط زندگى : 80 ٪ در شرایط بدى زندگى می‌کنند

تحصیلات : 70 ٪ بی‌سواد و کم‌سواد (تحصیل نکرده) 1 ٪ (تنها ١ ٪) با تحصیلات دانشگاهى

شرایط تغذیه : ۵٠ ٪ دچار سوء تغذیه

زاد و ولد : ١ ٪ در حال مرگ؛ ٢ ٪ در حال متولد شدن

و کامپیوتر: ١ ٪ داراى کامپیوتر

وقتى از این منظر به دنیا نگاه کنید در می‌یابید که ما واقعاً به همبستگى، درک متقابل، شکیبائى و آموزش، نیاز جدّى داریم. همچنین بد نیست به نکته‌هاى زیر هم توجه کنید:

اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود. اگر تاکنون از آسیب‌هاى جنگ، تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه، یا گرسنگى در امان بوده‌اید، وضعیت شما از وضعیت ۵٠٠ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر می‌توانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد محل عبادات خود مانند مسجد یا کلیسا شوید، وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد، اگر کفش و لباس دارید، اگر تختخواب و سرپناهى دارید،در این صورت شما از ٧۵٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.

اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیب‌تان پول دارید، شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلّق دارید.

اگر شما این نوشته را می‌خوانید، از سه خوشبختى بهره‌مند هستید:

1- بالاخره یک کسى بوده که برای شما گردآوری کند.

2- شما به ٢٠٠ میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.

3- و … شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.

حال که اینها را می دانید:

طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید، طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌اید، طورى شادی کنید که انگار هیچکس شما را نمی‌بیند، طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمی‌شنود.
و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است…

حدیث در مورد ازدواج دادن فرزند

?رسول خدا(صلی الله علیه و آله)

هر کس فرزندش به سن ازدواج برسد
و توان ازدواج دادن او را داشته باشد
ولی این کار را نکند
و از فرزندش لغزشی سر بزند
گناهش به گردن او هم است

کنزل العمال ج۱۶ص۴۴۲

همه اش تقصیر خمینی بود!!!

همه اش تقصیر خمینی بود

روح ا… !

همه تقصیر تو بود !

ما زندگی یمان را میکردیم

و سرمان به کافه ها و فحشا خانه های محلی و عرق خوردنمان گرم بود !

و هفتاد پشت مان

به نشست و برخاست تخت ها

سایه خدا بودن شاهنشاه

طعم چکمه انگلیس و روس ها

جستجوی غذا در پهن اسب ها

عادت کرده بودیم !

ما باور کرده بودیم

آشپز آمریکایی

می تواند با رُیزرویز

مرجع تقلید مان را زیر بگیرد

و ما

حق چِخ کردن سگش را هم نداشته باشیم !

ما عادت کرده بودیم

هر ماه

سهم وحشی بودنمان را بپردازیم!

و بی دردسر

دل به ” محمد رضا ” بسپاریم

که دستانمان را

به دروازه های تمدن متبرّک کند !

همه اش تقصیر تو بود ، خمینی !

ما باورمان بود

آریا مهر سایه خداست

و خان ها

حافظ ناموس ما

و دلمان خوش بود

به اسلامی

که با گریه بر زخم های حُسینش

که سال ها پیش

در کربلا مُرده بود (!)

بهشت را صاحب شویم

ما به عادت کردن

سال ها عادت کرده بودیم

تا وقتی تو آمدی ، خمینی !

و بیدار مان کردی

از خواب دوهزارساله

و مانند طفلان جاهل

در گوش پیرمردهامان

اقامه سردادی

که فقط خدا بزرگ است

نه خان و آریامهر

نه کارتر و گورباچوف !

و ما را

در بُهت آزادگی ات فرو بردی

و از آن روز

خواب و خوراک مان ستانده شد !

بمب ها موشک ها

فانتوم ها و ناوها

به جان خرمشهرمان افتادند و خونین شهرش کردند

دهلران را به دلهره محکوم

و بُستان مان را به آتش کشیدند

و سر شش ماهه ها را

گوش تا گوش بریدند

و جوان هایمان را

به جرم “فریاد ” ، اسیر

سفره هایمان را به جرم قناعت

تحریم کردند !

امّا

تو وعده هایت صادق بود

ما جوانه زده بودیم

در خاک آزادگی

و هوای پاک کبریایی الله

و جان گرفته بودیم

به زمزمه لبانت که میگفت : ” می شَد ” ما میتوانیم

آری

همه اش تقصیر تو بود خمینی !

وگرنه

ما عادت کرده بودیم